به شیطان گفتم : لعنت بر شیطان لبخند زد پرسیدم چرا می خندی پاسخ داد از حماقت تو خنده ام میگرد پرسیدم مگر چه کرده ام گفت مرا لعنت می کنی در حالی که هیچ بدی در حق تو نکرده ام با تعجب پرسیدم پس چرا زمین می خورم جواب داد نفس تو مانند اسبی اس که آن را رام نکرده ای نفس تو هنوز وحشی است تو را زمین می زند پرسیدم پس تو چه کاره ای پاسخ داد هر وقت سواری آموختی برای رم دادن اسب تو خواهم آمد فعلا برو