در کنار ساحل تنها نشسته بودم و به رو یای دیروزی فکر میکردم نمیدانم سیاهی از شب بود یا در چشمان سیاهت گم شده بود وقتی دیده گشودم دل را اسیر تار هایت یافتم تازه فهمیدم سیاهی از چشمان سیاهت بوده
قلبم را به وسعت اقیانوس خواهم کرد